بادامچیان: دستم را گذاشته بودم زیر چانه ام و داشتم به آینده نکبت بار "تاج زاده" فکر می کردم!
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۸۷۹۲
خبر سراسری - اسدالله بادامچیان در گفتوگویی به شرح آنچه مجادلهاش با مصطفی تاجزاده و البته بیان دیدگاهش درباره سرنوشت جریان اصلاحات پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به رقیب سیاسی جریان اصولگرایی برسیم؛نسل جوان اینطور که نشان می دهد از اصلاح طلبی قانون محور و حزبی ناامید شده است،نظر شما در اینباره چیست؟
من اصلا اصلاح طلبی را تمام شده می یابم در چند سال قبل هم مصاحبه کردم و گفتم جریان اصلاح طلبی مُرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* اگر اصلاح طلبان مرده اند یعنی فعالیتی از این جریان دیده نخواهد شد؟
اصلاح طلبان نمرده اند جریانشان مرده است مثلا حزب توده که جریان کمونیستی مرده است و به موزه تاریخ رفته است.
* با این وجود آینده سیاسی ایران بدون حضور اصلاح طلبان را چگونه ارزیابی می کنید؟
برخی دوستان ما به اشتباه فکر می کنند ما در دو قطبی اصلاح طلب-اصولگرا هستیم اما اینگونه نیست. در آینده جریان هایی که بر مبانی ارزش های اسلامی و فقاهتی حرکت کنند و در جهت خواست های ارزشی مردم گام بردارند.تقابل بین نیروهای ارزش گرایی و سایر جریانات دیگر به هر عنوانی که برای خود گذاشته باشند.
* نیروهای اصلاح طلب در هر حال دارای فعالیت هایی هستند،دسته بندی اصلاح طلبان و رفتار سیاسی آینده آنها بنظر شما به چه شکل خواهد بود؟
جریان اصلاحطلبی در ایران دارای تقسیم های چندگانه است یک گروه کسانی هستند که متوجه حقایق شده اند و برگشتند و باید میدان داده شود تا برگردند البته به شرطی که جبران کنند.مثل نشریات اصلاح طلبی که به فتنه دامن زده اند و طلبکار اند و اسم اغتشاشات را اعتراضات گذاشته اند اعتراضات همیشه در کشور ما وجود داشته است اما این رفتار ها اغتشاش است. وقتی اغتشاش صورت می گیرد کمک به آن یعنی چه؟
اغتشاشی که بایدن یک سر آن است و صراحتا می گوید من در کنار شما زنان هستم وقتی یک گروهی بگوید من با این اغتشاش همراه هستم را چه باید کرد؟ آنها یک مجموعه در خدمت بایدن آمریکایی است به همین دلیل اینترنشنال و بیبیسی و سیانان همه با هم از اینها حمایت میکنند اینها که ایرانی نیستند این ها ستون پنجم آمریکا هستند.
اصلاح طلبانی که متوجه شدند باید جبران کنند. دومین گروه اصلاحطلبانی هستند که این جریان به آنها حاکم است اما متوجه شدند که راهشان اشتباه است و عذرخواهی می کنند مانند صحبت های دکتر پزشکیان. بخش دیگر اصلاح طلبانی هستند که اصلاحطلب هستند اما منافعشان ایجاب می کند که بگویند اصلاح طلب نیستند بخش دیگر اصلاح طلبان منزوی هستند و بخش پایانی نیز اصلاحطلبان افراطی مانند آقای تاجزادهاند و انشالله خداوند او را از این گرفتاری نجات دهد یک بار هم به او نگاه می کردم که گفت به چه نگاه میکنی گفتم به آینده نکبتبار تو!
* در پایان اگر امکان دارد خاطره آن جلسه با آقای تاجزاده را تعریف کنید.
در زمان دولت آقای خاتمی یک بار در کمیسیون احزاب با حضور عبدالله نوری نشسته بودیم تاجزاده نیز نماینده دولت در کمیسیون بود،من گوشه ای نشسته بودم، دست ام زیر چانهام بود و به او نگاه میکردم که از من پرسید به چه نگاه میکنی؟ صریح گفتم به آینده نکبتبار تو.
گفت: چرا در مورد من اینطور فکر میکنی؟
گفتم: برای اینکه برگردی. این راهی که تو می روی راهی است که پا روی خون شهدا میگذاری مملکت مال من و تو نیست مال آن همسر شهیدی است که بچهاش شب بیدار میشود بهانه پدر را میگیرد و تو نمیفهمی بر آن مادر چه می گذرد اما باز هم می گوید خداراشکر همسرم شهید شد. این انقلاب متعلق به آن مادر شهیدی است که سه فرزند خود را داده است و با افتخار می گوید فرزند چهارمام را هم می دهم. انقلاب مال آن پدر شهیدی است که فرزندانش شهید شده اند اما باز هم ایستاده است، تو فکر می کنی انقلاب همینجوری است؟ هر کسی پا روی خون شهدا بگذارد عاقبت اش نکبت بار است آقای تاجزاده! که ناراحت شد و گفتم من این حرفها را در خانه شهید باهنر به بنیصدر گفتم گوش نکرد به مهدی هاشمی گفتم به بازرگان هم گفتم گوش نکرد به تو هم گفتم گوش نمیکنی.
انشالله خداوند او را از این حالت نجات ندهد من برای کسی دعا بد نمیکنم. یک ماه قبل هم نامهای برای آقای رحمانیان در شرق نوشتم و گفتم ما نمیخواهیم شما حذف شوید نظام میخواهد شما هم حرف بزنید اما راهی که می روید را بعضی جریانات رفتند و به جای خوبی نرسیدهاند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اصلاح طلبان اصلاح طلبی اصلاح طلب نکبت بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۸۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمول تعیین دستمزد کارگران تغییر میکند؟
وی در گفتگو با تابناک با تاکید بر اینکه تعیین عادلانه دستمزد یعنی دادنِ فرصتِ چانهزنی و اعمال نفوذِ برابر به تمام طرفین مذاکره گفت: مسئولیت تعیین دستمزد در قانون کار در چارچوب یک نظام چانهزنیِ سهجانبه است و مجلس ساختار چانهزنی ندارد. سپردنِ تعیین حقوق کارگران به مجلس، عملا به معنای بیصداترکردن و بینظرتر کردنِ کارگران است.
میرغفاری گفت: شورایعالی کار تنها جایی است که کارگران میتوانند بر سرِ معیشتِ خود چانهزنی کنند، که به نظر میرسد وزیر کار میخواهد همین را هم نقض و مسئولیت تصمیمگیری در رابطه با حقوق و دستمزد را واگذار کند.
نماینده کارگران در شورایعالی کار گفت: ایراد شورایعالی کار، به عنوان یک ساختار سهجانبه، این است که دولت به عنوان کارفرمای بزرگتر که قدرتِ بیشتری برای چانهزنی دارد، نهایتا در مورد دستمزدِ کارگران تعیین تکلیف میکند. اگر دولت در این ساختارِ سهجانبه نقشِ واسطهگری و تنظیمگریِ خود را به درستی انجام دهد و در مذاکراتِ مزدی و سایر مذاکراتِ شورایعالی کار، میانهگری کند به عدالت نزدیک میشویم. نیازی نیست برای دستمزدِ عادلانه کار را به مجلسِ شورای اسلامی که فاقدِ ساختار سهجانبه است واگذار کنیم.
میرغفاری تاکید کرد: سه جانبهگرایی انحصارا خاص ایران نیست؛ بیش از ۹۲ کشور عضو سازمان بینالمللی کار با ساختار سه جانبهگرایی، حقوق و دستمزد را تعیین میکنند؛ حتی در کشورهایی که نظام سرمایه داری لیبرال در آن حاکم است نیز سهجانبهگرایی رعایت میشود.
وی بیان کرد: اینکه عدهای میگویند مذاکرات را به مجلس میسپاریم و نظرِ گروه کارگری را هم جویا میشویم، با سهجانبهگرایی فاصله دارد. سهجانبهگرایی همانطور که قبلا گفتم به معنای مذاکره و گفتگو در یک موقعیتِ برابر با شرکای اجتماعی است. نباید نقش کارگران را در مذاکراتِ مزدی بیش از این تقلیل داد، طوری که آنها در مورد حقوق کارگران فقط یک نظرِ ساده بدهند! به این کار چانهزنی نمیگویند و چه بسا در سالهای بعد همین را هم از آنها بگیرند.
میرغفاری گفت: ساختار سهجانبهی شورایعالی کار ذیل قانون کار و مربوط به بخش خصوصی است. قانون کار نیز یک قانون آمره است و برای جلوگیری از بهرهکشی از کارگران در مقابل کارفرمایان نوشته شده است. همین قانون وظیفهی تعیین حداقل حقوق را بر عهدهی شورایعالی کار گذاشته است. اگر قرار است قانونگذار برای حداقل دستمزد تعیین تکلیف کند، عملا واردِ حوزهای شده که به آن ربطی ندارد. در واقع تصمیمگیری در مورد روابط بین کارگران و کارفرمایانِ بخش خصوصی وظیفهی مجلس و دولت نیست که بدون حضور شرکای اجتماعی تصمیم بگیرند.
این نماینده کارگری گفت: این ساختار سهجانبه در دولتهای مختلف نقض شده است، اما مسئله این است که باید برای قدرتمند کردن و واقعیتر کردنِ این ساختار تلاش کنیم. باید قدمی رو به جلو داشته باشیم نه اینکه هر روز یک قدم از حقوقِ خود عقبتر برویم؛ در واقع نباید فرصتِ چانهزنی را واگذار کرد.